گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کد نویسه گردانی: KD کد. [ ک َ ] (اِ) به لغت ژند و پاژند کَس باشد و عربان شخص گویند. (برهان ) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی کد کد. [ ک َدد ] (ع اِ) شانه ٔ سر. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). مشط الرأس . (تاج العروس ). || جواز که در وی چیزی کوبند مثل هاون و مانند آ... کد کد. [ ک َدد ] (ع مص ) رنجانیدن کسی را. (منتهی الارب ). رنجانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || خواستن از کسی کد کاری را. (منتهی الارب ). خواهش ... کد کد. [ ک َ ] (اِ) ۞ خانه باشد و به عربی بیت خوانند. (برهان ). خانه و آن را کت نیز گویند چه در پارسی تا با دال مبدل می شود. (آنندراج ) (انج... کد کد. [ ک َ ] (اِ) کده . کت . قد. قند. کند. (یادداشت مؤلف ). کذ. کث . خانه . بیت . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کت و کلمات فوق شود. || (پیشون... کد دست رنج با تلفظ Code انگلیسی: گذر واژه،رمز،واژه عبور کد درقدیم به معنی خانه. باجه و کیوسک. امروزه در کلماتی مثل کدبانو و کدخدا هنوز هم کاربرد دارد. نیز به معنای نوعی پلاژ است که اهالی دزفول ؛ در دیواره ... کد یمین کد یمین. نک. عرق جبین و کد یمین در همین لغتنامه. کد و کاش کد و کاش . [ ک َ دُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) چک و چانه . مِکاس . مُماکَسَه . (یادداشت مؤلف ). کیو آر کد رمزینه پاسخ سریع رمزینهٔ پاسخ سریع (QR_code) (به انگلیسی: Quick Response Code) یا کیوآر کد (به انگلیسی: QR code) یک رمزینه ماتریسی (یا بارکد دوبُعدی) است که میتوان آن... کُد این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. مصطفی فرخفال ۱۳۹۲/۰۲/۲۴ 0 0 آنچه از حق رسد محمد راکى رسد, گو به من تو, هر کد را برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود