لم ء
نویسه گردانی:
LM ʼ
لم ء. [ ل َم ْءْ ] (ع مص ) دست بر کسی زدن آشکارا و نهان . || تمامی چیزی را گرفتن . || نگریستن . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
لم و لانسلم . [ ل ِ م َ وَ ن ُ س َل ْ ل ِ ] (ع جمله ٔ اسمیه ) برای چه ، و استوار نمی داریم . و آن در مباحثه هنگام انکار قول طرف گفته شود : فق...
خات توشی لم . [ ل ِ ] (اِخ ) پادشاه هیت ها که بارامزس (رامسس ) دوم فرعون مصرعهدی بسته و نسخه ای از این عهدنامه در مصر به خط مصری قدیم ی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.