اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لم ء

نویسه گردانی: LM ʼ
لم ء. [ ل َم ْءْ ] (ع مص ) دست بر کسی زدن آشکارا و نهان . || تمامی چیزی را گرفتن . || نگریستن . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
همتای پارسی این ترکیب عربی، این است: آنابیش ānābiŝ (پهلوی: ānābiŝn) *** فانکو آدینات 09163657861
لم و لانسلم . [ ل ِ م َ وَ ن ُ س َل ْ ل ِ ] (ع جمله ٔ اسمیه ) برای چه ، و استوار نمی داریم . و آن در مباحثه هنگام انکار قول طرف گفته شود : فق...
خات توشی لم . [ ل ِ ] (اِخ ) پادشاه هیت ها که بارامزس (رامسس ) دوم فرعون مصرعهدی بسته و نسخه ای از این عهدنامه در مصر به خط مصری قدیم ی...
«لَمْ یَلِدْ»: فرزندی نزاده است. یعنی نه کسی فرزند او است، و نه او پدر کسی است. «لَمْ یُولَدْ»: زاده نشده است. به دنیا آورده نشده است. یعنی نه فرزند ک...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.