اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نول

نویسه گردانی: NWL
نول . [ ن َ ] (ع اِ) رودبار روان . (منتهی الارب ). رودبار پر از آب . (ناظم الاطباء). وادی سایل . (اقرب الموارد) (متن اللغة). وادی روان . (ناظم الاطباء). || مزد کشتی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کرایه ٔ جهاز. (ناظم الاطباء). اجرت سفینه . (ازمتن اللغة). جعل السفینة، معرب است . (از اقرب الموارد). || نورد جولاه . (منتهی الارب ). نورد بافندگان . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). ج ، انوال . || سزاوار. (منتهی الارب ). گویند نولک أن تفعل کذا؛ باید که چنین کنی . (مهذب الاسماء)؛ ای ینبغی لک .ما نولک ، ما ینبغی لک ۞ . (از منتهی الارب ). و رجوع به نوال شود. || خدمت و آنکه سزاوار خدمت بود. (ناظم الاطباء). رجوع به معنی قبلی شود. || انعام و عطیه . (ناظم الاطباء). رجوع به نولة شود. || طریقه . (ناظم الاطباء). || (مص ) ۞ عطا دادن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (زوزنی ). اعطا کردن . (از اقرب الموارد). به نوال بخشیدن . (از متن اللغة). نوال . (اقرب الموارد) (متن اللغة). || جوانمردی کردن بسخن و حاجت یا آهنگ کردن در آن ۞ . (از متنهی الارب ). || نوردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
نول . (اِ) منقار مرغان .(رشیدی ) (از بحر الجواهر) (انجمن آرا) (برهان قاطع) (آنندراج ) (مؤیداللغات ) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ن...
نول . (اِخ ) گروهی از زنگیان . (منتهی الارب ).جنسی از سیاهان . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
نول . (فرانسوی ، ص ) ۞ در بازی شطرنج ، هیچ به هیچ . (فرهنگ فارسی معین ).
نول. (فرانسه، ص. ) فرانسه: nul، روسیнуль =نول، انگلیسی: nil. در شطرنج، هیچ به هیچ=مساوی. (فرهنگ فارسی معین).
زاغ نول . (اِ مرکب ) آلتی باشد آهنی و سرکج و دسته دار که بدان زمین کنند و در جنگ نیز بکار برند. (برهان قاطع). تبر سرتیز باریک نول ۞ مانند ن...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
(اِخ ) قصبه ای است ۞ در حوالی و جانب شمالی شهر تویسرکان ... . (انجمن آرا) (آنندراج ). یکی از بخشهای ولایت ثلاث قدیم (ملایر - نهاوند ) که اینک از شهرست...
۞ داستان کوتاه . داستانی که نویسنده چند تن را در تلاش و کوشش یا مسأله ٔ بغرنجی نشان میدهد و از آن نتیجه ای مشخص میگیرد. نوول نویسی بخشی از ادبیات محس...
نوول . [ وِ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ داستان کوتاه . داستانی که نویسنده چند تن را در تلاش و کوشش یا مسأله ٔ بغرنجی نشان میدهد و از آن نتیجه ای مش...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.