گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نوول نویسه گردانی: NWWL نوول . [ وِ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ داستان کوتاه . داستانی که نویسنده چند تن را در تلاش و کوشش یا مسأله ٔ بغرنجی نشان میدهد و از آن نتیجه ای مشخص میگیرد. نوول نویسی بخشی از ادبیات محسوب میشود. (فرهنگ فارسی معین ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی نوول (اِخ ) قصبه ای است ۞ در حوالی و جانب شمالی شهر تویسرکان ... . (انجمن آرا) (آنندراج ). یکی از بخشهای ولایت ثلاث قدیم (ملایر - نهاوند ) که اینک از شهرست... نوول ۞ داستان کوتاه . داستانی که نویسنده چند تن را در تلاش و کوشش یا مسأله ٔ بغرنجی نشان میدهد و از آن نتیجه ای مشخص میگیرد. نوول نویسی بخشی از ادبیات محس... نول نول. (فرانسه، ص. ) فرانسه: nul، روسیнуль =نول، انگلیسی: nil. در شطرنج، هیچ به هیچ=مساوی. (فرهنگ فارسی معین). نول نول . (اِ) منقار مرغان .(رشیدی ) (از بحر الجواهر) (انجمن آرا) (برهان قاطع) (آنندراج ) (مؤیداللغات ) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ن... نول نول . (اِخ ) گروهی از زنگیان . (منتهی الارب ).جنسی از سیاهان . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). نول نول . (فرانسوی ، ص ) ۞ در بازی شطرنج ، هیچ به هیچ . (فرهنگ فارسی معین ). نول نول . [ ن َ ] (ع اِ) رودبار روان . (منتهی الارب ). رودبار پر از آب . (ناظم الاطباء). وادی سایل . (اقرب الموارد) (متن اللغة). وادی روان . (ناظم الاط... ژان نول این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. زاغ نول زاغ نول . (اِ مرکب ) آلتی باشد آهنی و سرکج و دسته دار که بدان زمین کنند و در جنگ نیز بکار برند. (برهان قاطع). تبر سرتیز باریک نول ۞ مانند ن... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود