اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وو

نویسه گردانی: WW
وو. [ وَ ] (حرف ) حرف واو را گاه گویند. (منتهی الارب ). لغتی است در واو. (اقرب الموارد) :
دیلمی وار کند هزمان دراج غوی
بر سر هر پرش از مشک نگاریده ووی ۞ .

منوچهری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲,۱۶۷ مورد، زمان جستجو: ۱.۹۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
پراکنده کردن در گویش کازرونی.(ع.ش)
یک گروه از طریقه های حمل و نقل که استفاده از آن برای عموم آزاد است. و عموم مردم می توانند با پرداخت هزینه از آن استفاده کنند. حمل و نقل عمومی.
(Antigua & Barbuda) نام فارسی آن دخیل از زبان انگلیسی است. کریستف کلمب آنتیگوا را به احترام نام کلیسای جامع شهر سویل Santa María La Antigua (سنت ماری...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قدمت این ایل در حدود 1200 سال میباشد منتصب به ایل سوره مهری لوکیشن اصلی این خاندان در ابتدا ایلام بوده و بعد در گویشهای لکی لری فارسی و حتی کردی بین ش...
قدمت این ایل در حدود 1200 سال میباشد منتصب به ایل سوره مهری لوکیشن اصلی این خاندان در ابتدا ایلام بوده و بعد در گویشهای لکی لری فارسی و حتی کردی بین ش...
قدمت این ایل در حدود 1200 سال میباشد منتصب به ایل سوره مهری لوکیشن اصلی این خاندان در ابتدا ایلام بوده و بعد در گویشهای لکی لری فارسی و حتی کردی بین ش...
بهترین سروده ی مولوی در زبانشناسی: نام فروردین نیارد گل به باغ**** شب نگردد روشن از نام چراغ/// هیچ نام با نامندگ (nâmandag) دیده ای؟**** یا ز گاف و ل...
آیزاک نیوتن، فیزیک‌دان و ریاضی‌دان انگلستانی، آثاری در زمینه گاه‌شماری، تفسیر کتاب مقدس (آخرالزمان) و کیمیاگری تألیف کرده‌است. برخی از آنان را می‌توان...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.