یزید
نویسه گردانی:
YZYD
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) نهری است در دمشق . این نهر را از نهر بروایجی که در دامنه ٔ کوهی واقع شده در طرف ثورا جدا ساخته اند و منسوب است به یزیدبن معاویه . (از معجم البلدان ). نهری است به دمشق . (از منتهی الارب ). نهری است به دمشق منسوب به یزیدبن معاویةبن ابی سفیان سرچشمه ٔ آن و سرچشمه ٔ نهر بردی یکی است ، ولی نهر یزید از بن کوهی که میان آن و زمین دویست ذراع یا در همین حدود فاصله است جاری است و سرزمینهایی را که میاه بردی و میاه ثور بدانها نمی رسد سیراب می کند. (از تاج العروس ).
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن جدعاء عجلی ، شاعری از اهل بادیه بود و در زمان فتنه ٔ عبداﷲبن زبیر زنده بود. وی به سال 75 هَ . ق . درگذشت . (از اعلا...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن حاتم بن قبیصةبن مهلب بن ابی صفرة ازدی ، مکنی به ابوخالد، از فرماندهان شجاع و نام آور عهد عباسی بود. درسال 144 هَ . ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن حارث بن رویم شیبانی ، از فرماندهان نظامی دلیر و بزرگ بود. عصر حضرت رسول (ص ) را درک کرد و به دست حضرت علی (ع ) ا...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن حصین بن نمیربن نائل بن لبید سکونی ، از بنی سکون از کنده ، امیری از بزرگان عهد مروان و اهل حمص بود. یزیدبن معاویه ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن حکم بن ابی عاص بن بشربن دهمان ثقفی ، از اهالی طائف و از گویندگان عالیقدر عهد اموی ساکن بصره بود. حجاج او را به وا...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن حنباء. رجوع به یزیدبن عمروبن ربیعه ... شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن خالدبن عبداﷲبن یزید قسری بجلی ، با پدرش در عراق بود. پدرش را کشت و به غوطه ٔ دمشق رفت و برای گرفتن خلافت از مرو...
یزید. [ ی َ ] (اِخ )ابن خالد (یا خلید) بن مالک بن فروةبن قیس ، از بنی عوف بن همام از ذهل بن شیبان ، شاعر و معروف به اعشی عوف بود و عبدالملک...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن خذاق عبدی از قبیله ٔ بنی عبدقیس ، شاعر دوره ٔ جاهلی و معاصر عمروبن هند بود. ابوعمروبن علاء گفته است که او نخستین شا...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن دینار ثقفی معروف به ابن ابی مسلم و ابن مسلم ، مکنی به ابوالعلاء،از فرمانروایان نامدار عهد بنی امیه است . حجاج او را...