یزید
نویسه گردانی:
YZYD
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) نهری است در دمشق . این نهر را از نهر بروایجی که در دامنه ٔ کوهی واقع شده در طرف ثورا جدا ساخته اند و منسوب است به یزیدبن معاویه . (از معجم البلدان ). نهری است به دمشق . (از منتهی الارب ). نهری است به دمشق منسوب به یزیدبن معاویةبن ابی سفیان سرچشمه ٔ آن و سرچشمه ٔ نهر بردی یکی است ، ولی نهر یزید از بن کوهی که میان آن و زمین دویست ذراع یا در همین حدود فاصله است جاری است و سرزمینهایی را که میاه بردی و میاه ثور بدانها نمی رسد سیراب می کند. (از تاج العروس ).
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبید سلمی سعدی ، معروف و مکنی به ابووجزة، شاعر و محدث و مقری و از تابعان بود. اصل وی از بنی سلیم بود ودر مدینه سک...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عمربن هبیرة، مکنی به ابوخالد و معروف به ابن هبیرة. رجوع به ابن هبیرة شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عمروبن خوید (الصعق ) کلابی ، معروف به ابن الصعق ، از چابکسواران دوران جاهلی و از گویندگان نامی بود. درباره ٔ اواخبار...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عمروبن ربیعة، معروف به ابن حنباء، از بنی زید مناة حنظلی تمیمی و از گویندگان مشهور عهد بنی امیه بود و دو برادر به نام...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن قعقاع ، مکنی به ابوجعفر. از مشاهیر قراء و بزرگان تابعان بود. از عبداﷲبن عباس و ابوهریره قرائت را آموخت و از عمیدبن ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن قنافةبن عبدشمس عدوی ، از بنی عدی بن اخزم ، از ثعل بن عمروبن غوث ، شاعر جاهلی و معاصر حاتم طایی بود. یزید اشعاری در ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن قیس بن تمام بن حاجب الارحبی ، از بنی صعب بن دومان از همدان ، معروف به ارحبی از امرا و خطبا و فصحا و شجاعان معروف بود...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن مالک جعفی ، مکنی به ابوسبرة، صحابی است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ابوسبرة شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن محمدبن صقلاب ، مکنی به ابوبکر و معروف به ابن صقلاب ، شاعر و کاتب اندلسی و در غزل استاد و در ادب نامور بود. همتی بی...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن محمدبن مهلب بن مغیره ، مکنی به ابوخالد و معروف به مهلبی ، از شاعران رجزسرا و راویان معروف بود. به خدمت متوکل عباس...