یزید
نویسه گردانی:
YZYD
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) نهری است در دمشق . این نهر را از نهر بروایجی که در دامنه ٔ کوهی واقع شده در طرف ثورا جدا ساخته اند و منسوب است به یزیدبن معاویه . (از معجم البلدان ). نهری است به دمشق . (از منتهی الارب ). نهری است به دمشق منسوب به یزیدبن معاویةبن ابی سفیان سرچشمه ٔ آن و سرچشمه ٔ نهر بردی یکی است ، ولی نهر یزید از بن کوهی که میان آن و زمین دویست ذراع یا در همین حدود فاصله است جاری است و سرزمینهایی را که میاه بردی و میاه ثور بدانها نمی رسد سیراب می کند. (از تاج العروس ).
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن طثریةبن سلمه ، مکنی به ابوالمکشوح ، از مشاهیر شعرای عرب و اشعارش در حماسه و اغانی مذکور است .ابوالفرج اصفهانی دیوا...
یزید. [ ی َ ] (اِخ )ابن طلحه ٔ عبسی ، مکنی به ابوخالد و معروف به یزید فصیح ، نویسنده ای چیره دست ، شاعری توانا و خطیبی زبان آور بود و در ادب ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عامربن حدیده ، مکنی به ابوالمنذر انصاری . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ماده ٔ ابوالمنذر (انصاری ...) شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبدالمدان بن دیان بن قطن ، از بنی حارث بن کعب از مذحج بود و از شجاعان نامدار و شاعران عالیمقدار و اشراف یمن به شما...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبدالملک بن مروان ، نهمین از خلفای بنی امیه . (یادداشت مؤلف ). در دمشق به سال 71 هَ . ق . به دنیا آمد و پس از مرگ ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن ابی خالد لخمی معروف به ابن ابی خالد و، مکنی به ابوعمرو نویسنده ٔ توانا و شاعر نغزگوی اندلسی از اهل اشبیلیه ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حربن همام کلابی ، معروف و مکنی به ابوزیاد، از قبیله ٔ بنی کلاب و ادیب و شاعر و دانشمند بود. او راست : 1-النو...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن دینار، مکنی به ابوخالد، در اصل از غلامان ترک بود که در روزگار عباسیان از فرمانداران و فرماندهان بزرگ آنان ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن شخیر، مکنی به ابوالعلاء برادر مطرف ، از راویان و پاکان و نیکان بود و چندان قرآن می خواند که غش بر وی عارض...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبدربه حمصی جرجسی ، مکنی به ابوالفضل ، تابعی محدث است و از بقیةبن ولید روایت کند. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به سیر...