چم
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        CM
    
							
    
								
        معنی. مفهوم. درونمایه || و معنی را نیز گویند که روح لفظ است، چه لفظ را به منزلۀ جسم و معنی را روح آن گرفته اند. (برهان قاطع-چ معین-امیر کبیر1357 سات 657)
-----------
در زبان پهلوی: 
 چـِیم
[ceim]
واژه نامه فشرده ی پهلوی ، از مکنزی
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        چم پوش . [ چ َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  چرداول  بخش  شیروان  شهرستان  ایلام  که  در 22 هزارگزی  جنوب  خاوری  چرداول . کنار راه  مالرو چرداول  به  شیرو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم پیر. [ چ َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  آیدغمش  بخش  فلاورجان  شهرستان  اصفهان  که  در 28 هزارگزی  جنوب  باختر فلاورجان  و کناره ٔ جنوبی  زاینده رود، و...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم تپی . [ چ َ ت ِ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  یعقوب وند پاپی  بخش  الوار گرمسیری  شهرستان  خرم آباد که  در 54 هزارگزی  شمال  خاوری  حسینیه  و 49 هزارگزی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم تقی . [ چ َ ت َ ] (اِخ ) ده  مخروبه ای  است  از دهستان  آیدغمش  بخش  فلاورجان  شهرستان  اصفهان . (از فرهنگ  جغرافیایی  ایران  ج  10).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم تنگ . [ چ َ ت َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  صفائیه  بخش  هندیجان  شهرستان خرم شهر که  در 15 هزارگزی  شمال  هندیجان  و 2 هزارگزی  باختر راه  ماشین رو د...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم تنگ . [ چ َ ت َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  شبانکاره ٔ بخش  برازجان  شهرستان  بوشهر که  در 27 هزارگزی  باختر برازجان ، در حاشیه ٔ شمالی  رودحله واقع ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم باغ . [ چ َ ] (اِخ ) ده  کوچکی  است  از دهستان  سرکاله  بخش  پاپی  شهرستان  خرم آباد که  در 36 هزارگزی  باختر ایستگاه  سپیددشت  واقع است . و40تن  س...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم چره . [ چ َ چ ِ رَ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  سماق  بخش  چگنی  شهرستان  خرم آباد که  در 12 هزارگزی  جنوب  باختری  سراب دره  و 7 هزارگزی  جنوب  راه  ش...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم چقل . [ چ َ چ َ ق َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  ریمله  بخش  حومه ٔ شهرستان  خرم آباد که  در 15 هزارگزی  شمال  باختری  خرم آباد و 9 هزارگزی  باختر راه ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم ریز. [ چ َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  رامجرد بخش  اردکان  شهرستان  شیراز که  در 68 هزارگزی جنوب  خاوری  اردکان  و یک  هزارگزی  راه  فرعی  کامفیروز به...