۶۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        خان رود. (اِخ ) دهی  است  از دهستان  اردمه  بخش  طرقبه ٔ شهرستان  مشهد. واقع در 22 هزارگزی  جنوب  خاوری  طرقبه  و 17 هزارگزی  شمال  شوسه ٔ عمومی  مشهد...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان  دل . [ ن ِ دِ ] (اِخ ) اشاره  به  کعبه ٔ معظمه  است . (برهان  قاطع) (آنندراج ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان زیی . [  ] (اِخ ) قریه ای  است  بفاصله ٔ 45500 گزی  جنوب  غرب  قریه ٔ جلدک  در علاقه ٔ حکومت  درجه ٔ 4 ترنک  و جلدک  مربوط بحکومت  کلان قلات  ولای...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان غرد. [ غ َ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ تابستانی  راگویند  ۞ . (شرفنامه ٔ منیری )(برهان  قاطع) (آنندراج ) (ناظم  الاطباء) : بسا خان  و کاشانه  و خان غردبدو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان قزی . [ ق ِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) دختر خان . (کلمه ای  است  ترکی  مرکب  از «خان » + «قزی » بمعنی  دختر).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان  قل . [  ] (اِخ ) شیله ای  است  بفاصله ٔ 28500 گزی  در جنوب  غرب  قریه ٔ نیک  در علاقه ٔ حکومت  درجه ٔ 4 یکاولنگ  مربوط بحکومت  کلان دایزنگی  ولای...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان ملک . [ م َ ل ِ ] (اِخ ) نام  یکی  از سرداران  سلطان  جلال الدین  خوارزمشاه  است  که  میمنه ٔ لشکر او را اداره  میکرد. این  شخص  را ابن  اثیر «ملک...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان ملک . [ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی  است  از بخش  پشت آب  شهرستان  زابل ، واقع در ششهزار گزی  شمال  خاوری  بنجار و یکهزار گزی  راه  مالرو ده  دوست محمد ب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان ولی . [ وَ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  حومه ٔ بخش  مرکزی  شهرستان  اهر. واقع در 22 هزارگزی  شمال  خاوری  اهر و 11 هزارگزی  شوسه ٔ اهر کلیبر، ناح...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خزعل خان . [ خ َ ع َ ] (اِخ ) شیخ  خزعل خان  پسر حاجی  جابرخان  از طایفه  بنی کعب  عرب  خوزستان ملقب  به  معزالسلطان  و سردار اقدس  بسال  1280 هَ . ق ...