توسی
نویسه گردانی:
TWSY
توسی (طوسی). (ص. فا.) رنگی است بین سفید و سیاه که خاکستری و سربی و دودی و نوک مدادی هم می گویند. گویا در تشبیه به پوست درخت توس که به عربی غان و در انگلیسی برچ خوانند. رنگی است خنثی و بی لون که عملا بمعنای "رنگِ بی رنگ" است. سربی است، و آسمان ابری و فرکسینوس (به انگلیسی: Fraxinus)(نام علمی: Fraxinus excelsior) را ماند که به فارسی زبان گنجشگ گویند و برابر با اَش انگلیسی است. بموجب سنجش افکاری که در اروپا و آمریکا صورت گرفته بیشتر مردم توسی/خاکستی/سربی را مرادف همنوائی، کسالت، تردید، پیری، بی تفاوتی و تواضع دانسته و تنها یک در صد از پاسخ دهندگان رنگ مورد علاقه خود شمرده اند.
واژه های همانند
۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
طوسی . (اِخ ) محمدبن محمد. رجوع به ابوحامد غزالی شود.
طوسی . (اِخ ) محمدبن الحسن . رجوع به ابوجعفر طوسی محمدبن حسن شود.
طوسی . (اِخ ) نصیرالدین . رجوع به نصیرالدین طوسی (خواجه ...) شود.
طوسی. رنگ. نک. توسی در همین لغت نامه.
جفت طوسی ، عنوان جدید سازوکاری که خواجه نصیرالدین طوسی (597 672) ابداع کرد و به صورت بخشی از نظریه سیارهای بدیع خویش به کاربرد. در نج...
آذَریِ طوسی [āzarī-ye tūsī]، فخرالدین حمزة بن علی ملک اِسْفَرایِنی (۷۸۴-۸۶۶ق/۱۳۸۲-۱۴۶۲م)، شاعر، عارف و نویسندۀ پارسیگوی شیعی. پدر او از امیران سربدار...
مریم طوسی (زادهٔ ۱۴ آذر ۱۳۶۷) دوندهٔ دوهای سرعت است. او رکورددار دوهای ۱۰۰ متر، ۲۰۰ متر و ۴۰۰ متر زنان ایران است. طوسی دو مدال طلای قهرمانیِ داخل سالن...
حافظ طوسی . [ ف ِ ظِ ] (اِخ ) رجوع به طوسی شود.
علی طوسی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ملقب به علاءالدین .متوفی در 860 هَ . ق . رجوع به علاءالدین طوسی شود.
علی طوسی .[ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن احمد اسدی طوسی . مکنی به ابونصر. شاعر مشهور. رجوع به اسدی (علی بن احمد...) شود.