توسی
نویسه گردانی:
TWSY
توسی (طوسی). (ص. فا.) رنگی است بین سفید و سیاه که خاکستری و سربی و دودی و نوک مدادی هم می گویند. گویا در تشبیه به پوست درخت توس که به عربی غان و در انگلیسی برچ خوانند. رنگی است خنثی و بی لون که عملا بمعنای "رنگِ بی رنگ" است. سربی است، و آسمان ابری و فرکسینوس (به انگلیسی: Fraxinus)(نام علمی: Fraxinus excelsior) را ماند که به فارسی زبان گنجشگ گویند و برابر با اَش انگلیسی است. بموجب سنجش افکاری که در اروپا و آمریکا صورت گرفته بیشتر مردم توسی/خاکستی/سربی را مرادف همنوائی، کسالت، تردید، پیری، بی تفاوتی و تواضع دانسته و تنها یک در صد از پاسخ دهندگان رنگ مورد علاقه خود شمرده اند.
واژه های همانند
۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
توسی . (ص نسبی ، اِ)رنگ دودی روشن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). طوسی .
طوسی . (ص نسبی ، اِ) رنگ میان سبزو سرخ . رنگی مقابل سوسنی . رنگ سبز که بسپیدی زند.
طوسی . (ص نسبی ) منسوب به طوس ، شهری به خراسان . || منسوب به طوس از قرای بخارا، ابوجعفررضوان بن عمران الطوسی از آنجاست . (معجم البلدان ...
طوسی . (اِ) نوعی از شال . پتو و برک غلاف کمان هم گویند : صلیب همه ٔ کافران سوختم که طوسی بدین رشته دردوختم . نظام قاری (دیوان البسه ص 1...
طوسی . (اِخ ) نام شاعری که در اوان کودکی امیر علیشیر نوائی درگذشته و این امیر ذکر وی در مجلس اول از تذکره ٔ مجالس النفائس ۞ آورده و گو...
طوسی . (اِخ ) ابوجعفر، محمدبن الحسن بن علی الطوسی ، ملقب به شیخ الطائفه . رجوع به ابوجعفر طوسی ... شود.
طوسی . (اِخ ) ابوالحسن علی بن عبداﷲبن سنان التیمی . عالم روایه ٔ قبائل و اشعار فحول ، و درک مصاحبت مشایخ کوفیین و بصریین کرده است و بیشتر...
طوسی . (اِخ ) رجوع به فردوسی و ابوالقاسم شود.
طوسی . (اِخ ) عبدالعزیزبن محمدبن علی طوسی . رجوع به عبدالعزیز... شود.
طوسی . (اِخ ) علاءالدین علی . رجوع به علاءالدین ... شود.