اجازه ویرایش برای همه اعضا

صدقه

نویسه گردانی: ṢDQH
صدقه /sadaqe/ آنچه در راه خدا به بینوایان می‌دهند به ‌جهت ثواب؛ چیزی که کسی برای سلامت خود و دفع بلا به مردم فقیر و مستحق می‌دهد؛ صدقۀ سر؛ صدقه‌سری. فرهنگ فارسی عمید مترادف و متضاد ۱. بلاگردان، خیر، خیرات، خیریه ۲. تصدق ۳. زکات فعل بن گذشته: صدقه کرد بن حال: صدقه کن //////////////////////////// قصد کردم که باز خانه روم تا دهم صدقه و کنم قربان //////////////////////////////////////////// فرخی سیستانی دیکشنری انگلیسی ترکی عربی alms, charity, handout, largess, largesse, offering
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
صدقه . [ ص َ دُ ق َ ] (ع اِ) کابین زن . ج ، صُدقات . (منتهی الارب ). دست پیمان . (منتهی الارب ). کاوین . (مهذب الاسماء) (ترجمان علامه ٔ جرجانی )....
صدقه . [ ص ُ دُ ق َ ] (ع اِ) دست پیمان . (منتهی الارب ).
ابن صدقه . [ اِ ن ُ ص َ دَق َ ] (اِخ ) کنیت سه تن از وزرای خلفای عباسی : 1 - جلال الدین عمیدالدوله ابوعلی حسن بن علی . او به سال 513هَ .ق ...
صدقه دادن . [ ص َ دَ ق َ / ق ِ دَ ] (مص مرکب ) تصدق . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). تزکی . (تاج المصادر بیهقی ). چیزی در راه خدا داد...
قربان صدقه .[ ق ُ ص َ دَ ق َ / ق ِ ] (اِ مرکب ) قربان صدقه ٔ کسی رفتن ؛ به او پیاپی «قربانت شوم » و «تصدقت گردم » گفتن .
صدقه ٔجاریة. [ ص َ دَ ق َ ی ِ ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صدقةً جاریة. کار خیر که در راه خدا کنند و نفع آن مستمر و جاری باشد مردمان را، ...
صدقه خواستن . [ ص َ دَ ق َ / ق ِ خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) گدائی کردن . تکدی کردن . دریوزه کردن . رجوع به صدقه شود.
صدقه بن منصور بن دبیس المزیدی النشیری الاسدی و شهرتش ابوالحسن است و امیر صحرای عراق بود و او شهر حله را بنا کرد. حاکم بنی مزیاد پس از مرگ پدرش در سال ...
سیف الدوله صدقه، امیر شیعى بنى مزید (مقاله پژوهشی حوزه) نویسندگان: محسن مومنی منبع: مجله تاریخ اسلام 1383 شماره 19 کلید واژه ها: آل بویه سلجوقیان تشیع...
صدقة. [ص َ دَ ق َ ] (ع اِ) آنچه بدرویش دهی در راه خدای تعالی . (منتهی الارب ).آنچه براه خدا بفقرا دهند و بسکون دال خطاست . (غیاث اللغات )....
« قبلی صفحه ۱ از ۴ ۲ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.