ملک
نویسه گردانی:
MLK
ملک malak : همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پارند pārand (پهلوی) فرشته، پری (دری) ***** ملک malek همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: شاه، پادشاه (پهلوی) گاهدار gāhdār (مانوی) اخشا exŝā (سغدی: exŝāy) اخشون exŝun (سغدی: exŝon) ***** ملک melk همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: دارایی (دری) یاستو yāstu (سغدی: āstu) گئون gaun (اوستایی: gauna) گراه grāh (سنسکریت) ***** ملک molk : همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: سرزمین، کشور (دری) راژ rāž (پهلوی: rāz) اخشر exŝer (پهلوی: xŝer) فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲۹۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
ملک عصمت . [ م َ ل َ ع ِ م َ ] (ص مرکب ) مبرا از گناه چون فرشتگان . مصون از معاصی . بی گناه : این ز خوی حاکم ملک عصمت وآن ز ری عالم فلک مقد...
ملک فریب . [ م َ ل ِ ف ِ / ف َ ] (نف مرکب ) فریبنده ٔ پادشاه : ملک فریب نهاده ست خویشتن را نام کش از عطای تو ای شاه خوب شد احوال .عنصری .
ملک فشان . [ م ُ ف َ / ف ِ ] (نف مرکب ) ملک فشاننده . ملک بخش : خدایگان سلاطین بحر و بر دل شادملک نهاد و ممالک پناه و ملک فشان .سلمان ساوجی (ا...
ملک فعال . [ م َ ل َ ف ِ] (ص مرکب ) آنکه کردار وی مانند فرشته بود و نیک کردار. (ناظم الاطباء). ملک فعل . و رجوع به ملک فعل شود.
مُلکِ دارا/داریوش سوم، آخرین شاه هخامنشی. ملک . [ م ُ ] (ع اِ) پادشاهی . (ترجمان القرآن ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : الملک یبقی مع الک...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
- ملک یمین؛ (اصطلاح فقه) بهمعنی کنیز و غلام، چه یمین در لغت بهمعنی غلبه است و غلام و کنیز از غلبهی اسلام میآیند... مجازاً غلام و کنیز زرخرید را نی...
ملک اَیاز (درگذشته ۴۴۹ هـ. ق) پسر آیماق ابوالنجم، با نام کامل ابوالنجم ایاز بن اویماق یک برده تُرکتبار بود که علاقه سلطان محمود غزنوی به او مشهور است...
زرین ملک اثر محمدعلی نقیب الممالک در دوران حکومت ناصرالدین شاه به دلیل ویژگیهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی داستان جان دیگری گرفت و آثار ادبی برجستهای ...
حاج حسین آقا ملک بنیانگذار و واقف کتابخانه و موزه ملی ملک در ۱۰ خرداد ۱۲۵۰ خورشیدی (۱۱ ربیع الاول ۱۲۸۸ قمری) در تهران زاده شد. خانوادهاش اصالتا تبری...