 
        
            شهاب
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ŠHAB
    
							
    
								
        این واژه ی عربی اگر چه در آن زبان شِهاب خوانده می شود، در پارسی شَهاب گفته می شود. همتای پارسی اینهاست: سیکا (پارسی باستان: ثیکا şikā) سیگد sigd (مانوی) اولکا ulkā (سنسکریت) ***فانکو آدینات 09163657861
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۲۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمد زاهد شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمد معروف  به  زورق  مغربی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمد سمرقندی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ )رجوع  به  احمد شهاب الدین بن  المؤید السمرقندی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمد عطار شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمد عینی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) لقب  احمد ناصر هفدهمین  از ممالیک  بحری  از سال  742 تا 743 هَ . ق . (یادداشت  مؤلف ). و رجوع  به  طبقات  سلاطین...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمد ناصر شهاب الدین  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) نام  امیر شهاب الدین  سنگان ، امیر سنگان  که  در برابر رکن الدین  محمود شکست  خورد و منهزم  گردید. (تاریخ  سیستان...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) لقب  ادیب  صابر ترمدی . رجوع  به  ادیب  صابر شود.