اجازه ویرایش برای همه اعضا

شمیران

نویسه گردانی: ŠMYRʼN
این نام در پهلوی شمبران ŝambarān و به معنی سرچشمه یا جای آشامیدن بوده است (فرهنگ واژه های پهلوی، بهرام فره وشی)؛ زیرا شم در اوستایی و پهلوی به معنی آشامیدن است و بر به معنی بلندی و ان پسوند مکان است (مانند بیابان؛ بی و آب و ان؛ جایی که آب نیست)؛ و شمیران سرچشمه ی آب پایین دست بوده است. ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
شمیران . [ ] (اِخ ) قصبه ٔ ولایت طارم است و به کنارشهر قلعه ای بلند بنیادش بر سنگ خاره نهاده است و سه دیوار بر گرد او کشیده و کاریزی بمیا...
شمیران . [ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) احمد کسروی درباره ٔ کلمه ٔ شمیران آرد: شمیران که خود نام چند دز و آبادی است و همچنین سمیرم که دزی استوار میانه...
شمیران . [ ش َ ] (اِخ ) نام ناحیه ای در جانب شمال ولایت هرات . (ناظم الاطباء). دهی است به مرو. (منتهی الارب ). دیهی بود در هشت فرسخی مرو ک...
شمیران . [ ش َ ] (اِخ ) نام یکی از قنوات شهر تهران ، در سمت شمال است و مقدار آب آن سه سنگ و مسافت مادرچاه تا شهر 3 فرسنگ است . (از جغرافیا...
شمیران .[ ش َ ] (اِخ ) شهری است به ارمینیه . (منتهی الارب ).
شمیران . [ ش َ ] (اِخ ) نام حاکم شکن که افراسیاب او را به یاری پیران ویسه در جنگ طوس فرستاد. (ناظم الاطباء). (فرهنگ فارسی معین ). نام یک ...
شمیران . [ ش َ ] (اِخ ) شمیران شاه . نام پادشاه هرات در زمان جمشید، و در نوروزنامه آمده که شراب را اول بار او شناخته است و فردوسی از زبان ...
شاه شمیران . [ هَِ ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سرور و فرمانروای شمیران . || (اِخ ) نام یکی از منسوبان جمشید است که خیام در نوروزنامه کشف...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.