خاطی
نویسه گردانی:
ḴAṬY
همتای پارسی این واژه ی عربی، به ترتیب کمی بخش یا سیلاب، اینهاست: دبر dabr (پهلوی) دروند darvand (پهلوی) اپته épte، ژکره žakre (سغدی) ترغن tarqan (سغدی: tareqan) ویناستار vināstār (پهلوی) گناهکار، بزهکار (دری) فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
خاطی . (ع ص ) خاطی ٔ. کسی که به اراده ٔ خود خطا کند و مخطی کسی که اراده ٔ صواب کند و بی قصد خطا از او ظاهر گردد. (غیاث اللغات ). گناهکار. (م...
خواطی . [ خ َ ] (ع اِ) ج ِ خاطی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). رجوع به خاطی شود.- امثال :مع الخواطی سهم صائب ۞ ؛ در...