اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زن ء

نویسه گردانی: ZN ʼ
زن ء. [ زَن ْءْ ] (ع مص ) پناه گرفتن بکسی . || برآمدن بر کوه . || کم شدن و درهم گشتن سایه . || قریب شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): زنئت الخمسین ؛ نزدیک به پنجاه رسیدم . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || شادمان گردیدن . || بشتافتن . || دوسیدن به زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خبه کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || به شتاب گرفتن بول و غائط. یقال : زنا بوله ؛ ای احتقن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(از اقرب الموارد). لازم و متعدی . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
موج زن . [ م َ / م ُ زَ ] (نف مرکب )مواج و متلاطم و موجدار. (ناظم الاطباء) : نیل و فرات و دجله و جیحون موج زن با کف راد او چو سرابند هر چهار. ...
مرگ زن . [ م َ گ َ زَن َ ] (اِ) یکی از ماههای فرس . یکی از نه ماهی که ذکر آنها در کتیبه ٔ بیستون از داریوش کبیر آمده است . ترجمه ٔ عبارت کتی...
مشت زن . [ م ُ زَ ] (نف مرکب ) آن که با مشت می زند و صدمه و آسیب می رساند. (ناظم الاطباء). که سر پنجه ٔ قوی دارد. که با مجموع انگشتان گره ک...
ناخن زن . [ خ ُ زَ ] (نف مرکب ) مؤثر در مزاج . (آنندراج ). مؤثر. اثربخش : به صانعی که بمنقار عندلیب بهارنمود تعبیه چندین نوای ناخن زن . طال...
نای زن . [ زَ ] (نف مرکب ) نئی . نینواز. (آنندراج ). نی زن . (ناظم الاطباء).قصاب . قاصب . (منتهی الارب ). زمار. زامر : کبک ناقوس زن و شارک سنتور...
گله زن . [ گ َ ل َ / ل ِ / گ َل ْ ل َ / ل ِ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابرج بخش اردکان شهرستان شیراز که در 96000گزی خاوراردکان و 2000گزی ...
گردن زن . [ گ َ دَ زَ ] (نف مرکب ) سیاف که در عرف حال جلاد گویند. (آنندراج ) : خاک همان خصم قوی گردن است چرخ همان ظالم گردن زن است . نظام...
قلم زن . [ ق َ ل َ زَ ] (نف مرکب ) قلم دست . (آنندراج ). اشاره به نویسنده باشد. (برهان ) : قلم زن که بد کرد با زیردست قلم بهتراو را به شمشیر، ...
قوزه زن . [ زِ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بام بخش صفی آباد شهرستان سبزوار، سکنه ٔ آن 108 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، پنبه ، بنش...
کار زن . [رِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) امر مربوط به زنان . || هم آغوشی زن . آرامش با زن : به کار زنان تیز بودی برش همی نرم جایی بجستی ...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۲۶ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.