سوء
نویسه گردانی:
SWʼ
سوء. [ س َ ] (ع مص ) غمگین کردن . (ترجمان القرآن ) (تاج المصادر بیهقی ). اندوهگین کردن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (صراح اللغة) (المصادر زوزنی ).
واژه های همانند
۵۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
سو تغذیه. املاءِ ناصحیح «سوء تغذیه». واژۀ «سوء» بمعنی از جمله «بدی» است و بنابر این «سوء تغذیه» بمعنی «بدی تغذیه» است (رجوع شود به «تغذیة»). قابل توجه...
پرستش سو. واژه ای است که زرتشتیان (مزدیسنان) ایرانی برای قبله (قبلة) بکار می برند. بر این اساس، پرستش سویِ زرتشتیان نور می باشد؛ در اینجا، نور را نبای...
ازین سو. [ اَ ] (حرف اضافه + صفت + اسم ) مخفف از این سو. از این جهت . از این طرف : ازین سو و زان سو پرستندگان پس پشت و پیش اندرون بندگان...
آلتون سو.(اِخ ) نامی که ترکان عثمانی به زاب صغیر داده اند.
درین سو. [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه . واقع در 33 هزار و پانصد گزی باختر قره آغاج و 3هزارگزی جنوب را...
شیرین سو. (اِخ ) دهی است از بخش سیردان شهرستان زنجان . سکنه ٔ آن 100 تن . آب از چشمه سار. 8 باب دکان و قهوه خانه ٔ سر راه دارد.راه آن ماشی...
شیرین سو. (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . سکنه ٔ آن 303 تن . آب از قنات . راه آن ماشین رو. صنایع دستی زنان قالیچه بافی است . (ا...
شیرین سو. (اِخ ) دهی است از بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان . سکنه ٔ آن 597 تن . آب از چشمه و چاه . راه آن ماشین رو. صنایع دستی زنان قالی بافی...