گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وو نویسه گردانی: WW وو. [ وَ ] (حرف ) حرف واو را گاه گویند. (منتهی الارب ). لغتی است در واو. (اقرب الموارد) : دیلمی وار کند هزمان دراج غوی بر سر هر پرش از مشک نگاریده ووی ۞ .منوچهری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲,۱۶۷ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۹ ثانیه واژه معنی باج و خراج گرفتن باج و خراج گرفتن . [ ج ُ خ َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) مکس . (منتهی الارب ). باج ، ساو، عوارض ، مالیات گرفتن . رجوع به باج گرفتن شود. باغستان و داغستان باغستان و داغستان . [ غ ِ ن ُ غ ِ ] (اِخ ) نام جایی در عراق . (آنندراج ). اما در کتب دسترس ما دیده نشد. صرفنظر از داغستان قفقاز، احتمال میرود ... جرح و تعدیل کردن جرح و تعدیل کردن . [ ج َ ح ُ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مخدوش ساختن عدالت گواه یا عادل شمردن او. || نسبت ضعف روایت به کسی دادن یا عادل ... تأمین عبور و مرور تأمین عبور و مرور. [ ت َءْ ن ِ ع ُ رُ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) منظم ساختن وسایل نقلیه و خط سیر آنها بمنظور جلوگیری از تصادف . پیچ و واپیچ خوردن پیچ و واپیچ خوردن . [ چ ُ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) پیچ واپیچ خوردن . رجوع به پیچ واپیچ خوردن شود. پس و پیش نگریستن پس وپیش نگریستن . [ پ َ س ُ ن ِ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) یا پس و پیش نگه کردن . گذشته و آینده را بنظر داشتن . به قبل و بعد اندیشیدن . عاقبت اند... پل زنگینه و چکان پل زنگینه و چکان . [ پ ُ ل ِ زَ ن َ وَ چ َ ] (اِخ )موضعی به هرات . (حبیب السیر چ طهران خاتمه ص 397). برنامه خورد و خوراک رژیم غذائی قیام و انقلاب مهدی این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. جاجیم و جاجیم بافی جاجیم پارچه ای ضخیم و کم عرض است که با استفاده از پودهای کلفت بافته میشود. رنگهای به کار رفته در جاجیم در 6 تا 8 رنگ و بیشتر از رنگهای سنتی و گیاهی و ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۹۲ ۱۹۳ ۱۹۴ ۱۹۵ ۱۹۶ صفحه ۱۹۷ از ۲۱۷ ۱۹۸ ۱۹۹ ۲۰۰ ۲۰۱ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود