اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وو

نویسه گردانی: WW
وو. [ وَ ] (حرف ) حرف واو را گاه گویند. (منتهی الارب ). لغتی است در واو. (اقرب الموارد) :
دیلمی وار کند هزمان دراج غوی
بر سر هر پرش از مشک نگاریده ووی ۞ .

منوچهری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲,۱۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۱ ثانیه
عمارت نگارستان تهران خانه وثوق الدوله تهران خانه امام جمعه تهران مجموعه حاج رئیس بوشهری, بوشهر مقبره سلطان علی ابن محمد باقر مشهد اردها ل خانه مس...
عبدالحمید مینوچهر (۱۶ خرداد ۱۳۴۱[۱][۲] – ۲۳ خرداد ۱۴۰۴)، فیزیک‌دان هسته‌ای ایرانی بود که در جریان حملات خرداد ۱۴۰۴ اسرائیل به ایران به همراه خانواده ا...
تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن نوزدهم میلادی، تألیف محمود محمود، یکی از مهم ترین کتب در حوزه تاریخ معاصر ایران است که به زبان فارسی نوشته شده...
رعیت‌داری ، سرف‌داری یا سرواژ(به فرانسوی: Servage) به موقعیت اجتماعی-اقتصادی روستاییان ناآزاد در نظام فئودالیته اشاره‌دارد. رعیت‌داری چهرهٔ نرم‌شدهٔ ب...
پَرچَم یا دِرَفْش (به فارسی افغانستان: بیرق یا جَهَنده) نماد یک گروه، سازمان، یا کشور است که بیشتر روی پارچه یا کاغذ به صورت رنگی درست می‌شود. در قدیم...
برج فلکی | مرجع فنگ شویی ایران مقدمه از آنجایی که بیشتر صور فلکی که دایره البروج از آنها می گذرد نشان دهنده حیوانات هستند، یونانیان باستان منطقه آن را...
شیببر (به انگلیسی: Liger) جانوری دورگه میان شیر نر و ببر ماده‌است. شکل جسمانی آن مانند یک شیر بزرگ راه‌راه است. شیببر در طبیعت بسیار کمیاب است، چرا که...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
The following are the current most viewed articles on Wikipedia within Wikipedia's People of Al-Andalus category. Think of it as a What's Hot list for...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.