گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وو نویسه گردانی: WW وو. [ وَ ] (حرف ) حرف واو را گاه گویند. (منتهی الارب ). لغتی است در واو. (اقرب الموارد) : دیلمی وار کند هزمان دراج غوی بر سر هر پرش از مشک نگاریده ووی ۞ .منوچهری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲,۱۶۷ مورد، زمان جستجو: ۱.۹۱ ثانیه واژه معنی خرج و برج خرج و برج . [ خ َ ج ُب َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) دو کلمه ای است که برای بیان خرج و متعلقات آن بکار می رود، یعنی برای مجموع خرجهای لازم و... خاک و ماک خاک و ماک . [ ک ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) خاک : تا بخاک اندرت نگرداندخاک و ماک از تو بر ندارد کار.رودکی . خان و مان خان و مان . [ ن ُ ] (اِ مرکب ) ۞ خان مخفف «خانه » و مان بمعنی رخت . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خانه با اثاثیه ٔ خانه با اهل خانه : خدای ت... خاک و باد خاک و باد. [ ک ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) بنده . (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ). مطیع. فرمانبردار: فلان خاک و باد تست . || قاصد. (شرفنامه ٔ منیر... خاص و عام خاص و عام . [ خاص ْ ص ُ عام م ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) همه . همه ٔ افراد. بزرگ و کوچک . مقرب و غیر مقرب . محرم و غیر محرم . افراد عادی و غیر عا... خرم و شاد خرم و شاد. [ خ ُرْ رَ م ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) خوشحال . خرم و خندان . خرم و خوش . خرد و درشت خرد و درشت . [ خ ُ دُ دُ رُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) غَث ّ و سمین . کوچک و بزرگ . خرد و خمیر خرد و خمیر. [ خ ُ دُ خ َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب )ریزه ریزه . سخت خرد. خرد و خاکشی . قطعات ریزه ریزه . حسن و قبح حسن و قبح . [ ح ُ ن ُ ق ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) (مسئله ٔ...) یکی از مسائل کلامی قدیم است که میان معتزلیان و سپس شیعه از طرفی و اشعریان... خار و خرما خار و خرما. [ رُ خ ُ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کنایه از تنگی و فراخی و شدت و فرج و غم و شادی و عسر و یسر و امثال آنهاست . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۹۱ ۹۲ ۹۳ ۹۴ ۹۵ صفحه ۹۶ از ۲۱۷ ۹۷ ۹۸ ۹۹ ۱۰۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود