اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هاجی

نویسه گردانی: HAJY
هاجی . (ع ص ) هجوکننده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هجوگوی . || حروف مقطعات خواننده .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هجی کننده .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
قره حاجی لو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد واقع در 12500 گزی باختری آقکند و 8500 گزی شوسه ٔ زنجان . ...
شورک حاجی . [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان مزرج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان است و 368 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
هاژ سیاوش، گوشه ای است در دستگاه سه گاه. ایرانیان پیوندی ساخته اند میان سیاوش و حسین ابن علی. هم اکنون نیز در پاره ای از شهر های ایران "عاشورا" را س...
فردی که پوست صورت خود را به رنگ سیاه می‌کند. دایره زنگی می‌زند و بین مردم حاضر می‌شود تا نوید دهنده آمدن بهار و نوروز باشد. نمونه ایرانی بابانوئل. حاج...
کلاته حاجی . [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند. محلی جلگه ای و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ...
کلاته حاجی . [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ارسک بخش بشرویه شهرستان فردوس ، در دامنه و گرم سیر است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
کلاته حاجی . [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش سرولایت شهرستان نیشابور است و 186 تن سکنه دارد. آب آنجا از قنات ، محصول غلات ...
قنات حاجی . [ ق َ ](اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شهرستان زاهدان ،واقع در 4هزارگزی باختر خاش کنار شوسه ٔ خاش به ایرانشهر. موقع جغرافیای...
به شخصی گفته می شده که آورنده ی اخبار خوش در مورد باروری و نو آوری در طبیعت می بود. اسطوره ای کهن ( بیش از ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد) بر اساس سفر ایشتر ال...
پهلوان حاجی . [ پ َ ل َ ] (اِخ ) رجوع به حاجی و رجوع به جامعالتواریخ رشیدی ص 87 شود.
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۲۴ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.