اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هاجی

نویسه گردانی: HAJY
هاجی . (ع ص ) هجوکننده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هجوگوی . || حروف مقطعات خواننده .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هجی کننده .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
حاجی خواجه . [ خوا / خا ج َ] (اِخ ) یکی از رجال عصر تیموری . در حبیب السیر آمده است :«و در خلال آن احوال ایلچی شاه شجاع از فارس رسیده و مکتو...
حاجی خرابه . [ خ َ ب َ ] (اِخ ) نام محلی است در شمال همدان .
حاجی خرناس . [ خ ُ ] (اِ مرکب )لو لو. صورت مهیبی که بجهت ترسانیدن اطفال سازند.- امثال :حاجی خرناس ؛ سخت بلند و زشت و با آواز خشن .
حاجی خلیفه . [ خ َ ف َ ] (اِخ ) مصطفی بن عبداﷲ، کاتب چلبی ، معروف به حاج خلیفه ، از مورخین بزرگ ترک مستعرب مائه یازدهم است . مولد وی ، ماه ...
حاجی ترلو. (اِخ ) نام یکی از تیره های ایل بهارلو است ، که در فارس سکنی دارند. رجوع به جغرافیای سیاسی ایران تألیف کیهان ص 86 و رجوع ب...
حاجی تمجه . (اِخ ) او راست : مجمع القواعد، بزبان ترکی در حساب . (کشف الظنون ).
حاجی امیر. [ اَ ] (اِخ ) رجوع به گردنه ٔ حاجی امیر شود.
حاجی امین . [ اَ ] (اِخ ) نام محلی است بشمال خمسه .
حاجی بابا. (اِخ ) شیخ ابراهیم طوسی معروف به حاجی بابا. او راست : رسالة فی اللهو که گوید آن را ازکتب معتبره گرد آورده است . این کتاب در د...
حاجی بابا. (اِخ ) (کتاب ...) در سال 1824 م . / 1239 هَ . ق . یعنی قریب بده سال پس از مراجعت آخری خود از ایران جیمز موریه ۞ کتابی به انگ...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۲۴ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.