اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عظ

نویسه گردانی: ʽẒ
عظ. [ ع َظظ ] (ع مص ) سختی رسانیدن حرب کسی را. (از منتهی الارب ): عظّته الحرب ؛ مانند عَض ّ است ، و گویند عض ، در مورد گزیدن و زیان رساندن به دندان است و عظ در غیردندان . (از اقرب الموارد). || بر زمین چسفانیدن کسی را. (از منتهی الارب ): عظّ فلاناًبالارض ؛ او را بر زمین چسباند. (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۷ ثانیه
در نامه ای که رستم فرخزداد سردار سپاه ایران در جنگ قادسیه به برادرش می نویسد، پیش بینی می کند که اگر ایران از اعراب شکست بخورد، آینده ی ایران چنین خو...
ابو زید عبدالرحمان بن محمّد بن محمّد بن محمّد بن الحسن بن محمّد بن جعفر بن محمّد بن ابراهیم بن عبدالرّحمان بن خلدون بن عثمان، معروف به ابن خلدون، صاحب...
با جستجوی واژه های: رو، روی، مو، گیسو، چهره، غبغب، گردن و زیور در شاهنامه، به خوبی می توان دریافت که زنان در ایران باستان پوشش سر و چهره نداشته اند: گ...
لامی. (ص. نسبی ) منسوب به لام. || (اِ) لامه . لامک . لام الف : پیچیده یکی لامی ۞ میرانه به سر بر بربسته یکی گزلک ترکانه کمر بر. (نسخه ای از سوزنی ). /...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.