حاجی
نویسه گردانی:
ḤAJY
دزد
کسی که با اموال دیگران به حج میرود
کسی که مال و اموال دیگران را بالا میکشد تا بتواند به حج مشرف گردد
واژه های همانند
۲۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
هاژ سیاوش، گوشه ای است در دستگاه سه گاه. ایرانیان پیوندی ساخته اند میان سیاوش و حسین ابن علی. هم اکنون نیز در پاره ای از شهر های ایران "عاشورا" را س...
قنات حاجی . [ ق َ ](اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شهرستان زاهدان ،واقع در 4هزارگزی باختر خاش کنار شوسه ٔ خاش به ایرانشهر. موقع جغرافیای...
فردی که پوست صورت خود را به رنگ سیاه میکند. دایره زنگی میزند و بین مردم حاضر میشود تا نوید دهنده آمدن بهار و نوروز باشد. نمونه ایرانی بابانوئل. حاج...
به شخصی گفته می شده که آورنده ی اخبار خوش در مورد باروری و نو آوری در طبیعت می بود. اسطوره ای کهن ( بیش از ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد) بر اساس سفر ایشتر ال...
کلاته حاجی . [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند. محلی جلگه ای و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ...
کلاته حاجی . [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ارسک بخش بشرویه شهرستان فردوس ، در دامنه و گرم سیر است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
کلاته حاجی . [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش سرولایت شهرستان نیشابور است و 186 تن سکنه دارد. آب آنجا از قنات ، محصول غلات ...
قره حاجی لو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد واقع در 12500 گزی باختری آقکند و 8500 گزی شوسه ٔ زنجان . ...
حاجی ارزانی . [ اَ ] (ص مرکب ) گرانفروش .
حاجی خربنده . [ خ َ ب َ دَ ] (اِخ ) یکی از چهار سرداری است که در زمان سلطان حسین پسر سلطان اویس جلایری ، بدست شاه شبلی اسیر گشتند. رجوع ب...