گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۰ ثانیه واژه معنی حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ واضحی . محدث اصفهانی است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 278). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالوهاب . شخص ناشناس است که «عیون المعجزات » را تألیف کرده است و این کتاب مختصری است از کتاب «بصائر الد... حسین حسین . [ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲ. رجوع به حسین غضایری شود. حسین حسین . [ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عتیق . رجوع به حسین تغلبی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن رواسی . کتاب الحدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن زیاد شریک عامری کوفی وحیدی . کتاب حدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عثمان الاحمسی . کتاب الحدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عدار در 950 هَ . ق . به شاگرد خود، شیخ حمزه اجازه ٔ روایت تألیفات خویش داده است . (ذریعه ج 1 ص 186). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عریف . رجوع به حسین بن ولیدبن نصر شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عقیل بن محمدبن عبدالمنعم بن هاشم بزاز واسطی قرشی . خطیب بغداد از وی روایت کرده و در 471 هَ . ق . درگذشت . شعر ا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ صفحه ۲۰ از ۱۴۹ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود