گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۲ ثانیه واژه معنی حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علاءالدولةبن سلطان احمد جلایر از 827 - 836 هَ . ق . حکومت کرد. رجوع به آل جلایر و «مرآت البلدان ج 1 ص 399» و تار... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علوان کلبی کوفی . کتاب حدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی مکنی به ابوعلی . محدث است و از احمد حنبل روایت دارد. و تألیفی در حدیث دارد. (معجم المؤمنین از طبقات ا... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی . متوفی حدود 830 هَ . ق . / 1427م . او راست : منصة العذاری فی شرح القصاری . (معجم المؤلفین ) (ایضاح المکنون ... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی آل کاشف الغطاء. رجوع به کاشف الغطاء شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن ابیطالب هاشمی قرشی مکنی به ابوعبداﷲ امام سوم شیعه ٔ اثناعشریه و پنجمین تن از اصحاب کساء. وی در مدین... حسین حسین . [ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی ابومنصور صوفی (595-682 هَ .ق .). او راست : الرساله . (هدیة العارفین ج 1 ص 313). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد اسواری قماط. محدث است . در 381 هَ . ق . در اصفهان درگذشت . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 285). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن بابویه . رجوع به حسین بابویه شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن جعفربن ماکولا. رجوع به حسین جرفادقانی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ صفحه ۲۱ از ۱۴۹ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود