گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۱ ثانیه واژه معنی حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسن بن محمد. رجوع به حسین عشاری شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسن بن حسن مثنی . رجوع به صاحب فخ شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین . رجوع به حسین مغربی و حسین طبری و حسین قمی و حسین اوالی و حسین حاسبی و حسین واسطی و حسین بن... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن عبدالرحمان حصنی یا خصیبی ملقب به جمال الدین مقری نحوی شاعر. او راست : «الجوهر» در قرائت و دیوان شعر و... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن عیسی بن حسین . رجوع به حسین صیرفی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن محمدبن عبدالمعین بن عون ، از فرزندان ابونمی بن ابوالبرکات هاشمی ، شریف مکه (1270 هَ . ق . / 1854 م . - 1... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن محمدبن ولید متکلم اسماعیلی . درگذشته ٔ 667 هَ . ق . / 1268م . او راست : «عقیده الموحدین ». (بروکلمان پیوست ... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن محمد. رجوع به حسین وفائی و حسین نقوی و حسین عاملی و حسین طغرائی و حسین صیمری و حسین خزاعی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن موسی الرضایکی از پنج پسر امام هشتم شیعه است که به قزوین مدفون است . (تاریخ گزیده ص 207) (نزهة القلو... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن موسی بن بابویه . رجوع به حسین بن بابویه شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ صفحه ۲۲ از ۱۴۹ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود