گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۶ ثانیه واژه معنی حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن مهران اصفهانی . از محدثان اصفهان است . رجوع به اخبار اصبهان ج 1 ص 277 و فهرست المصاحف سجستانی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن یزید. رجوع به حسین کرابیسی و حسین صایغ شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی اسواری . محدث اصفهانی است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 281). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی باخرزی صاحب «دمیةالقصر». رجوع به باخرزی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بصری . رجوع به حسین جعل شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بیهقی . رجوع به حسین کاشفی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی جعفی . مکنی به ابوعبداﷲ تابعی و از روات حدیث است . (عیون الاخبار ج 2 ص 278) (صفة الصفوة ج 3 ص 104). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی حصنی . رجوع به حسین بن علی بن عبدالرحمان شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی حصنی ملقب به تقی الدین . او راست : التعریف فی نظم التصریف که به سال 946 هَ . ق . نگاشته است . (کشف الظنو... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی خلال . محدث اصفهانی است . (ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 279). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ صفحه ۲۳ از ۱۴۹ ۲۴ ۲۵ ۲۶ ۲۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود