گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وو نویسه گردانی: WW وو. [ وَ ] (حرف ) حرف واو را گاه گویند. (منتهی الارب ). لغتی است در واو. (اقرب الموارد) : دیلمی وار کند هزمان دراج غوی بر سر هر پرش از مشک نگاریده ووی ۞ .منوچهری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲,۱۶۷ مورد، زمان جستجو: ۴.۲۳ ثانیه واژه معنی نازک و نرم نازک و نرم . [ زُ ک ُ ن َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) نرم و نازک . نازپرورده .حساس . زودرنج . رجوع به نرم و نازک شود : کاین هوا خشک و این زمین... نرم و نازک نرم و نازک . [ ن َ م ُ زُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) لطیف و ظریف . رجوع به نازک شود. نان و پنیر نان و پنیر. [ ن ُ پ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در تداول ، مختصر غذا. غذای اندک و مختصر. غذائی ساده و به دور از تکلف : نان و پنیری با هم خور... نشست و خفت نشست و خفت . [ ن ِ ش َ ت ُ خ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) مصاحبت . مؤانست . هم نشینی : آن را که به سرش در خرد باشدبا دیو نشست و خفت چون د... نشست و خیز نشست و خیز. [ ن ِ ش َ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) نشست و خاست . نشست و برخاست . معاشرت . مصاحبت . ننگ و ناموس ننگ و ناموس . [ ن َ گ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ننگ و نام . آبرو. حرمت : کی گمان داشتم که آخر کارننگ و ناموس را نهی به کنار.ضیاء اصفهانی . ننگ و نامه ننگ و نامه .[ ن َ گ ُ م َ / م ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ننگ و نامه برای کسی درست کردن ؛ او را متهم به ننگی کردن . (یادداشت مؤلف ). نیز ر... ننگ و نبرد ننگ و نبرد. [ ن َ گ ُ ن َ ب َ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) جنگ . کارزار. پیکار. (یادداشت مؤلف ). نیز رجوع به معنی بعدی شود : کشاورز و دهقان و بیک... ننگ و نکبت ننگ و نکبت . [ ن َ گ ُ ن ِ ب َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) در تداول ، بدپک وپوز. نقش و نگار نقش و نگار. [ ن َ ش ُ ن ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) خط و خال . تذهیب و ترصیع. آب و رنگ . شکل ها و صورتهای رنگین و گوناگون : بر اسبی قیمتی بر... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۰۶ ۱۰۷ ۱۰۸ ۱۰۹ ۱۱۰ صفحه ۱۱۱ از ۲۱۷ ۱۱۲ ۱۱۳ ۱۱۴ ۱۱۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود