گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وو نویسه گردانی: WW وو. [ وَ ] (حرف ) حرف واو را گاه گویند. (منتهی الارب ). لغتی است در واو. (اقرب الموارد) : دیلمی وار کند هزمان دراج غوی بر سر هر پرش از مشک نگاریده ووی ۞ .منوچهری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲,۱۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۲ ثانیه واژه معنی یاهو و الفور این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. عمله و اکله این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. مهیب و پلید این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. ایاب و ذهاب ایاب ذهاب; عربی ایاب = بازگشتن , برگشتن , بازگشت. ذهاب = رفتن , گذشتن. فرهنگ عمید , ابن سینا , 1343 لعن و نفرین لعن/la~n/ لَعْنْ به معنای راندن و دور کردن همراه با ناراحتی است. لعن از جانب خدا به معنای قطع رحمت و لعن انسان برای دیگران نیز نوعی نفرین دانسته شده ا... دستک و دفتر دستک و دفتر. یادداشت و دفتر نگهداری حساب. (منبع: لغتنامۀ دهخدا - رجوع شود به «دستک») لیلی و مجنون - اسیر و ابیر دو کلمه مترادف هستند ، بمعنای اسارت . در کاربرد عامیانه در منطقه کَمارِج ، بمعنای معطّل شدن برای ملاقات شخص یا انجام شدن کاری است. مبتدا و خبر مبتدا «مبتدا و خبر» در زبان عربی به عبارتی همان نهاد و گزاره فارسی است. فهرست مندرجات ۱ - تفاوت نهاد و مبتدا ۲ - اقسام مبتدا ۳ - توضیح مبتدای اسمی ۴ -... عجیب و غریب چیزی فراتر از شگفتی که از نظم معمول کارها و چیزها بیرون است و درک آن دشوار یا درک نشدنی است. (https://www.cnrtl.fr/definition) همتای پارسی این دو واژه... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۰۸ ۱۰۹ ۱۱۰ ۱۱۱ ۱۱۲ صفحه ۱۱۳ از ۲۱۵ ۱۱۴ ۱۱۵ ۱۱۶ ۱۱۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود