گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وو نویسه گردانی: WW وو. [ وَ ] (حرف ) حرف واو را گاه گویند. (منتهی الارب ). لغتی است در واو. (اقرب الموارد) : دیلمی وار کند هزمان دراج غوی بر سر هر پرش از مشک نگاریده ووی ۞ .منوچهری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲,۱۳۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۰ ثانیه واژه معنی راست و دروغ راست و دروغ . [ ت ُ دُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) صدق و کذب .- امثال :راست و دروغش به گردن راوی . نظیر: العهدة علی الراوی . (امثال و حکم د... راست و روشن راست و روشن . [ ت ُ رَ ش َ ] (ترکیب عطفی ، صفت مرکب ) آشکار. علنی . بی پروا : همه را راست روشن ازکم و بیش راست و روشن ستد برشوت خویش . نظامی... راست و ریس راست و ریس . [ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ). راست و ریست . در تداول عامه ، موانع. معایب . (یادداشت مؤلف ): راست و ریستش را در کردن ، رفع موان... دید و شناخت دید و شناخت . [ دی دُ ش ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دیدار و دوستی . ملاقات و آشنایی : دریغ صحبت دیرین و حق دید و شناخت که سنگ تفرقه ایام در ... دینار و درم دینار و درم . [ رُ دِ رَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) وجه . تن خواه . پول نقد. (یادداشت دهخدا). زر و سیم ... سکه ٔ طلا و نقره : آنکس که به دینار و... ذهاب و قصر ذهاب و قصر. [ ] (اِخ ) بلوکی از کرمانشاهان که حد شمالی آن کردستان و شرقی کرند و جنوبی لرستان و غربی عراق است . آب و هوای آن گرم و کم ... سپید و سیاه سپید و سیاه . [ س َ / س ِ وَ / دُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نیک و بد. || صالح و طالح . || شب و روز. || عرب و عجم . || روم و زنگ . (شرفنا... ساز و نقاره ساز و نقاره . [ زُ ن َق ْ قا / ن َ قا رَ / رِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ساز و دهل . ساز و سرنا. ساز ونواز. تار و تنبک . تار و طنبور. رجوع به ساز شو... سبر و تقسیم سبر و تقسیم . [ س َ وَ ت َ / س َ رُ ت َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) رجوع به سبر شود. سبعة و عشرون سبعة و عشرون . [ س َ ع َ ت َوَ ع ِ ] (ع عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) بیست وهفت . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۱۶ ۱۱۷ ۱۱۸ ۱۱۹ ۱۲۰ صفحه ۱۲۱ از ۲۱۴ ۱۲۲ ۱۲۳ ۱۲۴ ۱۲۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود