گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وو نویسه گردانی: WW وو. [ وَ ] (حرف ) حرف واو را گاه گویند. (منتهی الارب ). لغتی است در واو. (اقرب الموارد) : دیلمی وار کند هزمان دراج غوی بر سر هر پرش از مشک نگاریده ووی ۞ .منوچهری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲,۱۴۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۰ ثانیه واژه معنی پر شاخ و برگی پر شاخ و برگی . [ پ ُخ ُ ب َ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی پر شاخ و برگ . پس و پیش نگر پس و پیش نگر. [ پ َ س ُن ِ گ َ ] (نف مرکب ) مآل بین . عاقبت اندیش : من همه ساله دل از عشق نگه داشتمی بخدا بودمی از عشق پس و پیش نگر.فرخی... پیغام و پسغام پیغام و پسغام . [ پ َ / پ ِ م ُ پ َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) رجوع به پیغام شود. پیری و کمازان پیری و کمازان . [ وَ ک ِ ] (اِخ ) کمازان نام دهستانی از شهرستان ملایر و هم نام دهی از آن دهستان . و پیری نیز چنانکه از کتاب مجمل التواریخ ... تاج و نیم تاج تاج و نیم تاج . [ ج ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) رجوع به «تاج » و «نیم تاج » شود. تر و خشک کردن تر و خشک کردن . [ ت َ رُ خ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه کودک یا بیماری را پرستاری کردن . تت و پت کردن تت وپت کردن . [ ت ِ ت ُ پ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چون طفل نو زبان باز کرده سخن گفتن . شکسته سخن گفتن چنانکه اطفال . شکسته چنان سخن گفتن ... ترسان و لرزان ترسان و لرزان . [ ت َ ن ُ ل َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) مرعوب . وحشت زده و مضطرب . بیمناک . خائف . تبارک و تعالی تبارک و تعالی . [ت َ رَ ک َ وَ ت َ لا ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعائیه ) بزرگ است و برتر است ، در مورد باری تعالی بکار رود : در حالتی که دهند بشارت ... توپ و توپ بندی توپ و توپ بندی . [ پ ُ ب َ ](حامص مرکب ) بمباران . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۶۴ ۱۶۵ ۱۶۶ ۱۶۷ ۱۶۸ صفحه ۱۶۹ از ۲۱۵ ۱۷۰ ۱۷۱ ۱۷۲ ۱۷۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود