بوصیر
نویسه گردانی:
BWṢYR
بوصیر اسود الورق، فلومس اسود،Great Mullein, Aaron,s round, verbascum thapsus, Moth Mulleinگیاهی است علفی به ارتفاع 60 تا 90 سانتیمتر، کم شاخه دارای شاخه چهارگوش برنگ سبز ارغوانی فام. برگهای بی دمبرگ و دراز و نوک تیز به درازای 10 و پهنای متوسط 4 سانتیمتر با گلهای درشت و زیبا که در رأس ساقه پدیدار شود. بومی گرمسیر. دارای خواص داروئی. بر گرفته از گیاهان داروئی زرگری، با اندکی اضافات از مهرداد وحدتی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
بوصیر. (ع اِ) لغتی است غیرمعلوم و آن گیاهی باشد دوایی ، که بعربی آنرا آذان الدب یعنی گوش خرس نامند، بسبب شباهتی که بدان دارد. و بعضی گ...
بوصیر. (اِخ ) چهار ده است به مصر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نام دهی در مصر. (ناظم الاطباء).
بوصیر. ا. ع. . بوسیر
تیره: اسکروفولاریاسه
نام انگلیسی: Mullein -Candlewick plant --feltwort - Flannel plant - torches
نام های فارسی : بوسیر - ...
بوصیر، یا ابوصیر، نام چندین محل در مصر. این نام در قبطی «بوسیر»، در آشوری «پوسیریس» و در یونانی و رومی «بوسیریس» خوانده میشد، و به معنای م...
بوسیر. (اِ) امکان . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
بوسیر. (اِ) ماهی زهره . سم السمک .و آن گیاهی است بوصیر و بترکی سقرقویروتی گویند. (یادداشت بخط مؤلف ). و رجوع به بوصیرا و قلومس شود.
بوسیر. [ ب َ ] (اِ) بواسیر. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).